سه‌شنبه، مهر ۱۵، ۱۳۹۹

۱۵.۷.۹۹

 دلم میخواد دستمو ادامه بدم  

از تو قاب عکست بکشمت بیرون

بغلت کنم

یه بغل طولانیه کش دار

.

.

انگار که یه ساعت شنیم که شتاب اخرین شناشو گرفته باشه

دیره

خیلی دیر



سه‌شنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۹۹

25.6.99

 من، من هزار سالمه

 و

 هنوز 

هنوز به سایه هایی فکر میکنم

دوره دوره دور

.

.

.

منی که شدم یه فضای خالی بزرگ پر از دوری

دوشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۹۹

99.6.17

اثری که از من در تو مونده یه نقطه س

نقطه ای که تمام دنیای منه

تکرارت میکنم 

و

تکراری نمیشی

میبینی چقدر سخت شده

گفتن اینکه چقدر دوستت دارم

!

من نمیگم

اما


تو بدون 

.

یه روزی میاد

من از جام پامیشم

و

تو جام میمونم هنوز

از تکرار عقربه ها فرار میکنم

از تکرار خودم تو آیینه

میرم و میمونم

و هنوز

تکراری نمیشی

یکشنبه، شهریور ۱۶، ۱۳۹۹

16.6.99

دینگ دینگ

سلام

دینگ دینگ

سلام

دینگ دینگ

...

از بین من و تو، یکیمون خیلی غریبه میشه

اون یکی که اصلا فکرشم نمیکنه

.

تابستون تموم شده

تمام اون ساعتای کشدار پر از آفتاب

که هیچ شتابی برای گرفتن خودشون از ساعت بعدی نداشتن

.

دینگ دینگ

من برمیگردم تو جنگل

!تو برمیگردی سمت دریا 

شنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۹۹

8.6.99

روزا که شروع میشن هرکی یه سبد میگیره
یه سبد رنگی
سبد سبز
سبد قرمز
سبد سفید
سبد آبی
.
.
.

سبدتو میگیری و راه میوفتی تو جنگلت

! تو راهی که همش دور خودم می چرخمم، گم میشم حتی

جمعه، شهریور ۰۷، ۱۳۹۹