چهارشنبه، خرداد ۲۹، ۱۳۸۷

29.3.87

ش
ی
ک
و
ن
د
م

آینه ای رو که یه روزی پشت چشام گذاشته بودم تا برنگردم به خودم که تازه ببینم آآآآآآآآآآآآآآ
..
.

میدونی ؟
اون تو خیلی چیزا عوض شده
خیلی زیاد
چنتا تیکه هی و کاشکیه لبه دار تیز
چندتا حرف درهم و برهم احمقو بدجنس
سفیدی زیاد
..
یه عالمه کادر خاکستری
و
سایه های رنگارنگ و بیرنگ
نزدیک
دور
گم
.
! هه .. بدم نیست

۲ نظر:

ناشناس گفت...

این خیلی خوبه .

ناشناس گفت...

چرااا این وبلاگ انقدر غمگینه

من دلم گرفت !!!