مثه اون وقتاییه که یه باری رو شونه هاته یا نه تو دستاته بعد دو دستی گرفتیش اونقدر سنگینه که از پشت خم شدی
همینجوریا
بعد هی میخوای برسی ، زود برسی بزاریش زمین یا یه جایی اصلانم معلوم نیست کجا . جاشو نمیدونی اما خب باید بزاریش سر جاش
فقط راستش سر جاشو نمیدونم کجاس
! اما خب باید بزارمش دیگه
الانه چقدر زیاد حرفم هستا
بعدشم چقدر زیاد نمیشه ها
دنبال یکی میگردم ، من فکر کنم اون فکرامو بگه بعد معنی شم بگه بعد من بفهمم فکرامو
آره اینجوری خیلی خوبه
حالا بعدش من الانه خیلیه زیاد حرفام هستن بعدا میگمشون
بعد تو بگو مجبوری ؟
بعد من میگم آره
بعدم هیچی دیگه بسه
۲ نظر:
Peydash kon ---
:D
ارسال یک نظر