یکشنبه، تیر ۰۶، ۱۳۸۹

6تیر89

دلم میخواد بنویسم تا این کرم های لعنتی تو سرم انقدر وول نخوردن که بعد تازه که چی
قبلنا بهتر بود
میشینم خیره میشم به هیچ جایی تو هیچ جا
و بعدش هیچ
"هیچی زندگیم زیاد شده"
تیکه های خالی مغزم بهم اجازه پریدن از روشون رو نمی دن و خودم تو خودم خفه میشم

.

.


واقعا میشم که تازه نه که میشم،که شدم ..

هیچ نظری موجود نیست: