پنجشنبه، بهمن ۰۱، ۱۳۸۳

Rainy

! امروز لبخند رو کشیدم
بعدش دستامو کشیدم روش ، دستام بوی توهم گرفت
یه حضور خام
. ازینا که رنگشون به اکر میزنه
! حس کردم تو اینجاست
... دلم برای تو، هم تنگ شد
. راستی امروز بارون اومد
، از بارون خوشم میاد
آدما رو دیدی؟
بارون که میاد سرشونو میگیرن پایین یه چترم میگیرن رو سرشون
بعدش دیگه نمیتونن ببینن سرتو گرفتی بالا و خیس میشی، خیس میشی ،خیس میشی

هیچ نظری موجود نیست: