یکشنبه، دی ۱۱، ۱۳۸۴

Are u ?

خب آره
ادما تو جاده شون هر کدوم راهشو نو میگیرن و میرن
بعضی جاهای جاده شون از جاده های همدیگه رد میشه
مثه تقاطع
نه اول داره نه آخر
همشم یه شکله
یا
هوم
تکراری
من وقتی به اولین تقاطعم تو جاده ی تو میرسم
یا تو وقتی که تو اولین تقاطعت با جاده ی من میرسی
اولیش تازه ست
اما خب اگه بخوای تو جاده ی من قدم بزنی یه کم بعدش برات تکراری میشه خب
مثه من
یا مثه تو
مثه حرفای من
مثه قصه هام
تا وقتی آدما رو دوست داریم .. تکرارشون میکنیم هی
انگاری تکرارشون رو دوست داریم
اما اون روزی که دوست داشتنمون کم .. هوم ، نه ، شاید دور میشه
تکراری بودنشون هم خسته کننده میشه
و حرفای من
که آره
همونایی که هنوزم براشون کلمه ندارم
همونایی که بعضی وقتا باید یه جورایی بگم که آره که هستن
مثه من
یا مثه تو که میخوای بیای که بگی که هستی
و نیستی
! و نیستی
میدونی که ؟
من
دوره کردن خودم
هنوز
و
هنوز
اما خب راستش مثه اون چیزایی میمونه که من نمیخوام ببینمشون که خب میان تو فکرم که من بهشون فکر نمیکنم که میرن پشت چشمام قایم میشن که بعدش یهویی زیاد میشن ، خیلی زیاد . میریزن پایین و میرن
خب راستش وقتی میریزن پایین و میرن یه چیزایی جا میزارن
شاید مثه نقطه میمونه .نمیدونم اما نقطه هاشونو همیشه جا میزارن تو دلم
حالا چقدره نقطه
نمیدونم
..

۲ نظر:

arash xak گفت...

jaye baziashoon hich vaght khoob nemishe
ta abad mimoone

ناشناس گفت...

uuummmmm --- inja bayad ta abad tekrar beshe!...!