آدمای سایه
سایه های آدم
آدمایی که سایه ان
سایه هایی که آدمن
بعدش من میترسم از این سایه ها میترسم
سایه های که میان بعدش تو تاریکی یهویی گ م میشن
همین
کاشکی لاک پشت بودم یعنی یه لاک گنده داشتم که هر وقت این سایه ها رو دیدم تندی میرفتم توش قایم میشدم که منو نبینن فکر کنن سنگه نفهمن منم
.
.
.. اما خب .. حالا که ندارم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر