یکشنبه، اردیبهشت ۱۱، ۱۳۸۴

Jealousy


خوش به حاله جک
من اصلا از بچگیمم بهش حسودیم میشد
بعدش میرفتم سه تا لوبیا میزاشتم تو لیوان لای دستمال که لوبیاهام بزرگ بشن بعدش اونقدر که برسن به آسمون
بعدش هی لوبیا ها رو برم بالا تا برسم به ابرا بعدش رو ابرا برم پیش خانوم غوله اصلانم بعدش برنمیگردم رو زمین
همین دیگه اما هیچوقته هیچوقت لوبیاهام اونقد بزرگ نشدن
! .. هنوزم لوبیا میزارم
. تو اگه دیدی یه روزی گم شدم دیگه هم ندیدیم بدون لوبیاهام بالاخره اندازه لوبیاهای جک شدن
.. بعدشم رفتم پیشه خانوم غوله خیلی ام داره بهم خوش میگذره و این حرفا

هیچ نظری موجود نیست: