یکشنبه، اردیبهشت ۱۸، ۱۳۸۴

Some One

باور میکردی ؟
!.. بعضی وقتا گم میکنمت لا به لای این همه طرح
بعدش جاهای پاتو آرورم آروم میشمرم
دلم میگیره و تیک تیکای لحظه هام تو سرم خورد میشن و بغض گند همیشگی گلومو میگیره محکم فشار میده
... فشار میده ... فشار میده
یادمه یه روزی دلم خیلی گرفته بود یه تیکه از دلم رو کندم پهن کردم رو کاغذ و چشمامو دستامو ریختم روش و دادم یکی جای دعا انداخت گردنش
اون روزا یه عالمه پروانه رنگی تو دلم داشتم
آسمون دلم ابری شد
، پر ابرای سیاه
سیاهه سیاه
.. همشون پر زدن و رفتن
، پروانه های سفید
قرمز
آبی
...
ازون روزتا تا حالا دلم زودتر تنگ میشه
تنگ میشه
، تنگ میشه
... بعدشم ه ی چ ی

۱ نظر:

pegah گفت...

manam bazi vaghta kheili chiza gom mikonam, vali vaghty mishinam fekr mikonam mibinam agar oon ghadr arzes dashte bashan baram migardam ta peidashoon konam , agar na, migam behtar bezar gom bemoone.