یکشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۴

Baffling ..

یه وقتایی مثه اونوقتا که باید یکی باشه بشینی همه حرفاتو بهش بگی بعد اصلا شاید هیچی هم نگی ها اما باید باشه و نیست . هیچکی نیست
انگاری بودن آدما تاریخ مصرف داره . اما زودتر از اونی تموم میشه که فکرشو میکنی خیلی زودتر
احمقایی مثه من همیشه از ارتفاع حماقتون پرت میشن و خورد میشن و میرن به درک
هوم فکر نمیکنم اونقدرا هم مهم باشه . منظورم همین خورد شدنه . اما به درک رفتن خیلی درد داره یه خیلیه بزرگ
میشینم لب پنجره . همیشه پاییز لعنتی درد داره بعد خب فکر میکنم خوبه که چند وقت با آسمونم قهر کنم بعد به جای آسمون زانوهامو میگیرم تو بغلم
به چیزی تو مایه های مچاله
! تازه میفهمم چقدر شبیه طرحای مچاله شده تو سطل شدم
فرشته هه نیست که نیست . چند وقته دارم به بودنش شک میکنم خب آخه اگه بمیره دیگه هیچکی نیست که بشینه برام قصه بگه هیچکی نیست که وقتی جادمو مه میگیره بیاد و دستمو بگیره
جادمو مه گرفته یه عالمه مه لعنتی که هیچیش معلوم نیست . ترسو شدم انگاری یه عالمه غریبه شدم یه غریبه ی احمق که حتی نمیدونه کدوم وری باید بره
صبرم تموم شده یه جورایی دارم گیجی ویلی میزنم . نمیدونم از کدوم وری باید برم اصلا هیچی نمیدونم بعد تازه میفهمم فرشته هه که نباشه میشم عین این بچه ها که مامانشونو تو خیابون گم میکنن
چقدر حرف دارم باهاش
قرار نیست اتفاق مهمی بیوفته . میشینم همینجا تا بیاد
... یا فرشته هه یا

۲ نظر:

ناشناس گفت...

hamishe az bas ke mikhay az hame chiz sar dar byarim va befahmim hachi halimon nemishe bazi vaghta age beshe bedone neghab va bedon fekr zendegikard on vagh baray adam paiz asemon fershte va hata zendegi bi mani mishe on vaght faghat mani chizay ra mifahmim ke nemifahmidi on vaght mifahmi adamay dige chetor to lajan dast va pa mizanan va halishon nemishe on vaght dige vaghti az labe panjere mi ofti pain va hezar tike mishe halit nemishe chi saret omade faghat mesle divone ha dad mizani khoda ra shokr pat ro zamin mohkame

ناشناس گفت...

Sanam
Ye Salam Be Shirinie Abnabat choobi

Ye abnabatiiiii Yas Ro kheili Doosh dale

Yas Jooonam Man kheili Vaghte az Asemoon del kandam .... GooorE baba Asemooonnnnnnnnnnnnnn
Asemoooooooon dige mano dooosh nadare
Manam Dooosesh nadaram