یکشنبه، آبان ۱۵، ۱۳۸۴

ill At Ease

هی آسمون ته نداشت هی انگاری بری بری بری
بعدشم هیچی دیگه همینجوری بری بری
پره غریبه میشه هی هرچیم بخونی فایده نداره که
بیخیال اونجاشو بگم که نرفته بود ولی تموم شد
قول دادم همشو بنویسم گفتم باشه نوشتم تموم نشد گفتم خب ولش کن هینجوریشم خوب بود
خوب بود دیگه مگه نه؟
ندیدی که
هیچکی ندید
بعد آها میخواستم همونو بگم
مثه این میمونه هی گلوتو بگیره فشار بده هی چشمات درشت تر میشه فکر میکنی الانه که بترکه بزنی زیر هق هق اما نمیزنی که . خب آخه نمیشه
خب ولش کن اونو بگم که آینه گذاشته بود هی دوتا تاس رو میریخت روش . میگفت جنی شده
من که نفهمیده بودم . کسی چه میدونه اون میگفت
یه چیزایی میگفت نمیفهمیدم اما هی میگفت هی نمیفهمیدم
خسته شدم
بعد هی تاس میریخت . میریخت . میریخت . صداش میپیچید تو گوشم هی همینجوری چشمامو بستم نبینم اما نشد که دستامو گذاشتم رو گوشام داد زد بردار بر نداشتم داد زدش داد زدم نفهمیدم داد زدم داد زدم
خیلی صدام زیاد بود خیلی
.. بعد خندید صدای خنده شم بد بود . نفهمید که .من فقط فهمیده بودم داد زدم داد زدم داد زدم
نفهمیدم چی شد بوی بدی بود
یهویی گفت تموم شد
حالا میره بین بقیه آدما زندگی کنه
بوی بدی میومد دیگه نمیرم اونجا
یه چیزی نوشت رو کاغذ گفت بندازین گردنش. انداختن گردنم اومدم بیرون انداختم تو جوب رفتم
تموم شد اومدیم خونه اما تموم نشده بود که
خیلی خب باشه
باشه باشه
هیچی تو این دنیا وحشتناکتر از من نیست
حالا میفهمم چرا دیگه از کابوسم نمیترسیدم
یکی بیاد یه لگد محکم بزنه من از خواب بپرم
بگم آخیش تموم شد
تموم شه
بسه دیگه
تروخدا
ببین هیچوقت التماس نکردم
به هیچکی
ببین
من دارم میگم تروخدا
تــــــــورو خدا
باشه؟
حالم خوش نیست
یکی نیست من برم بغلش گریه کنم ؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

Hichi ...That's it

ناشناس گفت...

Hichi...That's it

ناشناس گفت...

na hichki nist.hichkie hichkie hichki nist.asan midooni nemikham ke kasi ham bashe.nemidoonam shayadam bayad yeki bashe.ama man nemikham.yaghi shodam baz.bikhial.velesh kon.to narahat nasho.